رباعي مذكور بخش اول همچنان به نزديكي دو بلوك شرق و غرب اختصاص دارد.
دو كشوري كه بعد از جدالي مستمر با يكديگر متحد مي گردند.البته بسياري از كشورها بوده اند كه درحالت اول
جنگ و نزاع به سر مي برده اند،اما با گذشت زمان ،صلح و اشتي راترجيح داده اند.
پس چگونه است كه نوستراداموس از دو بلوك نام مي برد؟
دليل اين موضوع را بايد در سطر اخر رباعي مذكور جستجو كرد.انجا كه به او شرايطي استثنايي از تاريخ جهان اشاره مي كند .
سراسر جها ن تا مدتها تحت سلطه شوروي سابق و امريكا قرار داشت.درست مانند اينكه ديگر كشورهاي جهان ،ايالات و استانهاي اين دو كشور هستند.
استكبار جهاني تنها به عزل و نصب حاكمان دست نشانده بسنده نمي كرد، بلكه راسا عدل و ظلم را در اين
كشورها تفسير و تبيين مي نمود. دو بلوك قدرت بودند كه حق و باطل و درست و نادرست را تشخيص مي دادند.
مهمتر اينكه انها قانون اساسي كشورهاي ديگر را مي نوشتند ونام ان را قانون بين المللي مي نهادند و هر طور
كه مي خواستند از ان بهر برداري مي كردندو شكوه و هيبت استكبار جهاني بيشتر به دليل تكنولوژي پيشرفته
و قدرت صنعتي غير قابل رقابت انها بود.
بي ترديد نزاع دوجانبه اي كه نوستراداموس به ان اشاره كرده است، جنگ سرد مي باشد كه نظام جهاني 40 سال بر پايه ان استوار بود.تا انجا كه گروهي اين دوره را مجازا جنگ جهاني سوم لقب دادند.
در نشست سران كه سال 1987 در واشنگتن برگزار شد،رسما به جنگ سرد پايان داده شد.امضاء كنندگان اين پيمان
ريگان و گورباچف بودند. اين پيمان را مي توان نوعي نزديكي و يا نوعي اتحاد دو جانبه ناميد. همچنانكه
نوستراداموس در پيشگوئي خود به آن اشاره كرد است. اگر به نتايج اين اتحاد دو جانبه بنگريم و ببينيم كه
چگونه تجهيزات نظامي دو ابر قدرت بعد از پيمان صلح رو به افزايش نهاد،انگاه خواهيم فهميد كه چرا
نوستراداموس چنين اتحادي را مقدمه اي براي جنگي مي داند كه بيشتر كشورها را در كام خود خواهد كشيد.
پيشگوئي او مصداق بارز ديگري هم دارد و ان جنگ خليج ميان نيروهاي مشترك و صدام مي باشد كه در ان دهها كشور به سركردگي امريكا عليه عراق وارد كارزار شدند.
انچه در سطر چهارم امده است مبني بر اينكه حكومت دو كشور (روسيه و امريكا) به زودي دچار شكست و پراكندگي خواهد شد، به توبه خود حائز اهميت است، چرا كه ما تحقيق بخشي از اين پيشگوئي را در مورد شوروي سابق مشاهده كرديم.
امپراطوري بزرگي كه پايه هاي حكومتش از هم گسسته شد و هنوز نيز حوادث حاكم بر اين ناحيه ،خبر از تحولات
جديدتري ميدهد.
اگر نوستراداموس توانسته است در بخشي از پيش بيني خود از حادثه اي را با دقت بيان دارد،مي بايست گفتار او را در بخش دوم يعني اضمحالال امريكا باور كنيم و منتظر ان باشيم و بدانيم كه در اينده ايي نه چندان دور امپراطوري امريكا نيز دچار از هم گسستگي و فروپاشي خواهد شد و نفوذ و برتري ان در زمين به پايان خواهد رسيد.
در قسمتي ازپيشگوئي نوستراداموس سخن از دولت بزرگ افريقا به ميان امده است .شايد منظور مصر باشد.
دليل اين مطلب در رباعي بعدش نهفته است كه به شكلي گسترده تر از شرايط بحراني و مصر و جنگهاي پراكنده در ان سرزمين بحث شده است. سرزميني كه در قاره افريقا برخود مي لرزد و ابستن حوادث فراواني در اينده خواهد بود.
تفسير بخش دوم پيشگوئي نوستراداموس در مورد صلح بعد جنگ
درياي ادرياتيك قسمتي از درياي مديترانه مي باشد كه در امتداد كشورهاي يوگسلاوي سابق و ايتاليا گسترش
يافته است. محمديون همان مسلمانان مي باشند، زيرا غربي ها معمولا مسلمانان را با نام پيامبر آنها
حضرت محمد(ص) مي شناسند.تصوير ترسيم شده در رباعي مذكور ياد شده نشان دهنده تنشها و حوادث رعب اوري كه اين منطقه را فرا مي گيرد
ღبه وبلاگ حـــــــریم عشق خوش آمدید
لحظات خوبي رو براي شما بازديد كنندگان ارزومندم
اين وبلاگ به روز ميباشد و شما عزيزم هر روز ميتونين
براي خوندن مطالب جديد به ما سر بزنين و اماده تبادل
لينك با همه وبلاگ ها و وب سایتها ღ
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ღღ حريـــــم عشق و آدرس
www.blackloves.LoxBlog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.